بادبندهای کمانش ناپذیر
بادبندهای کمانش ناپذیر
این سیستم به دلیل جلوگیری از کمانش بادبند، قابلیت جذب انرژی بسیار بیشتری را نسبت به سیستم های رایج بادبندهای همگرا دارد.
این سیستم از یک غلاف و یک هسته فلزی تشکیل شده است. هسته فلزی در برابر نیروی محوری وارد شده مقاومت می کند و سختی خمشی غلاف نیز مانع از کمانش هسته می شود.
به منظور جلوگیری از کمانش در فشار، هسته فلزی درون یک غلاف فلزی که با بتن یا ملات پر شده است قرار می گیرد. قبل از پر کردن غلاف با بتن، مقداری ماده جداکننده یا خلا بین هسته فلزی و ملات قرار میگیرد تا انتقال نیروی محوری را از هسته فلزی به پوشش بتنی جلوگیری کند و یا آنرا به حداقل برساند. اثر ضریب پواسون نیز باعث می شود تا هسته فلزی در فشار منبسط شده و این موضوع ایجاب میکند تا این فاصله لازم فراهم گردد.
امروزه استفاده از میراکننده های انرژی در سازه به منظور اتلاف انرژی زلزله مورد توجه فراوان قرار گرفته است.
مزیت اصلی استفاده از میراگرها، جذب انرژی زلزله در اجزایی مجزا از قاب سازه می باشد. این امر منجر به کاهش آسیبهای سازه اصلی در هنگام وقوع زلزله می گردد. در میان انواع مختلف میراگرها، میراگرهای هیسترزیس به دلیل هزینه کم، قابلیت اطمینان بالا و فقدان اجزای مکانیکی در آن از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشند.
استفاده از سیستم های غیرفعال اتلاف انرژی روش مؤثر در کاستن از اثرات زلزله در ساختمان ها است. نقش عملی این سیستم ها اضافه نمودن میرایی ساختمانها و به تبع آن کاهش دامنه تغییر مکانها و نیروهای ناشی از اثرات زلزله در سازه است.
امروزه ثابت شده است که طراحی سازه ها بصورتی که برای مقابله با زلزله های شدید رفتار کاملا الاستیک داشته باشند، از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نمی باشد. در نتیجه در طراحی سازه ها از روشهایی مانند کنترل غیر فعال سازه ها در برابر زلزله استفاده می شود.
دلایل افزایش های اشتباه:
برخی مهندسان به اشتباه معتقدن که افزایش در برخی ابعاد و پارامترها میتواند به ایمنی و بهبود شرایط ساخت کمک کند این در حالیست که این افزایش های بدون حساب وکتاب نه تنها مفید نبوده بلکه عاملی در جهت افت کیفیت خواهد بود.از جمله این موارد:
افزایش سایز ستون ها:
این کار سبب افزایش سختی ستون و در نتیجه افزایش بار جانبی وارده به آن ستون وکاهش باروارده به ستون های دیگر شده در نتیجه علاوه بر غیر اقتصادی شدن خود می تواند باعث بحرانی شدن برخی اعضا شود.
افزایش سایز تیرها:
علاوه بر مشکلات گفته شده برای ستون ها ،افزایش محاسبه نشده سایز تیر ها میتواند باعت ایجاد مسیله تیر قوی ستون ضعیف شده که در نتیجه آن در مواقع بحران مفصل پلاستیک بجای تیر در ستون رخ میدهد و خود عاملی خطرناک برای سازه بشمار می آید.
افزایش تعداد میلگردها:
این مسیله علاوه بر امکان ترد شدن مقطع می تواند باعث تراکم بیش از حد میلگرد شده و مانع بتن ریزی مناسب شود هم چنین تراکم بالا باعث ایجاد مشکل در عمل ویبره کردن بتن خواهد شد .
افزایش سایز بادبندها:
این عمل موجب افزایش سختی بادبند مورد نظر و در نتیجه افزایش نیروی وارده به آن شده در حالی که ورق های اتصال آن و جوشها برای این افزایش نیرو طراحی نشده و در نتیجه امکان پارگی ورق ها و شکست جوش ها بوجود می آید-علاوه بر این با بجابجایی مرکز سختی امکان تشدید مسیله پیچش در سازه بوجود خواهد امد که خود عامل بحرانی کننده سازه می باشد.
افزایش ضخامت بتن در سقف های تیرچه و بلوک:
علاوه بر افزایش بار مرده سازه باعث اعمال بارهای بیش از حد به تیرچه ها شده که در نتیجه آن خیز بیش ازحد تیرچه ها ودرنتیجه ترک های بزرگ در سقف رخ میدهد که از نظر روانی نیز بر کابران ساختمان تاثیر گذار خواهد بود.
افزایش سیمان در بتن:
سیمان تنها نقش ماده ی چسبنده را داشته وافزایش بیش از حد مورد نیاز آن تاثیری در مقاومت نداشته بلکه میتواند تاثیر منفی بر مقاومت بتن بگذارد و همچنین عاملی بر غیر اقتصادی شدن طرح اختلاط می باشد.
افزایش آب در بتن:
کمتر مهندسی وجود دارد که از تاثیر منفی افزایش آب در بتن بر مقامت بتن اطلاع نداسته باشد .افزایش بی رویه آب علاوه بر کاهش مقاومت می تواند باعث نفوذ پذیری بیشتر و ایجاد ترک در بتن و پوکی بتن شود.
افزایش زمان ویبره:
این عمل باعث جدایی دانه بندی بتن و خروج شیره بتن از ان شده که عامل مهمی در کاهش کیفیت بتن خواهد بود (زمان پیشنهاد شده برای ویبره بین 3تا 5ثانیه بسته به حجم بتن می باشد)
افزایش سایز نبشی بالاسری در اتصالات مفصلی:
این پدیده باعث کاهش انعطاف پذیری اتصال شده و در نتیجه ماهیت مفصلی بودن اتصال از بین رفته و به اتصال نیمه صلب نزدیک می شود که نتیجه آن اعمال لنگر پیش بینی نشده به اتصال و در نتیجه اعمال این نیروی اضافی به تیر ها و ستون ها خواهد بود.